loading...
گِت-پِیپِر
Ali بازدید : 52 1394/04/02 نظرات (0)

مقدمه

همه ی متون برای خواندن نیستند. البته خود كلمه ی متن این نظر را نقض می كند. از دیدی متنی، سخن بیشتر رمزبندی و پوشندگی است تا بیان. مجازهایی از قبیل طرح بندی و پیچیدن، لایه لایه كردن و تا كردن، ساختاردهی و فصل بندی، همه خواندن را طلب می كنند خواندنی قوی، مدرنیست، و تحلیلی. متون تكلیف هایی را تحمیل می كنند كه توصیف های مشخص در زبانِ خردِ ابزاری را موجه می رساند. تكلیفِ به چنگ انداختن و نفوذ، چیره شدن و خُرد كردن، باز كردن و پرده برانداختن. متن مفعول شناسایی است كه توان ما تعریفش می كند: توان ما در تقلیل و تبیین متن، در هدایتِ فرآیندها و نتایجش، و در بافتن و باز بافتنش، آن گونه كه می خواهیم. درحالی كه، بر عكس، زمانی بود كه كار هرمنوتیك مثل كارِ قهرمانِ قصه های پهلوانی عاشقانه بود. خواننده در عالمی بود پر از خطر، با دیوارهای نفوذناپذیر، غارهای مخوف، جنگل های انبوه، باغ های جادوئی، صداهای بی صاحب، گرداب ها، هزارتوها، معماها، نفرین ها، مه و پوشش چندین رنگ. قرآن، نیز، دریایی بی ساحل است. نمی توان بر چنین متنی چیره شد.

خرید

مطالب مرتبط

برچسب ها تحقیق , کارآموزی ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 6551
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 183
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 378
  • آی پی دیروز : 55
  • بازدید امروز : 2,818
  • باردید دیروز : 75
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3,343
  • بازدید ماه : 3,343
  • بازدید سال : 21,841
  • بازدید کلی : 599,281